یادداشت‌های یک پسر شوریده

من شما را دوست دارم

یادداشت‌های یک پسر شوریده

من شما را دوست دارم

یادداشت‌های یک پسر شوریده

دامن شادی چو غم آسان نمی‌آید به دست
پسته را خون می‌شود دل، تا لبی خندان کند ...

آخرین مطالب

و اما اصل خبر!!

سه شنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۲، ۰۶:۱۷ ب.ظ

خوب دیگه! میدونم که چشماتون به وبلاگ خشک شده و قلب مبارکتون در حال تاپ تاپ و شاید تلق تولوق، منتظر خبر بسیار مسرت‌بخش و شادی‌آفرین امشب هستین! پس بهتره به انتظارها پایان بدم و اون خبر خوش رو اعلام کنم! خبری که بشارتی بس عظیم برای عزیزان (و البته عزیزات!) ترشیده و شوریده و پلاسیده و کپکیده است و افقهای روشن و امیدوارکننده‌ای رو به روی این جماعت نشکفته پژمرده باز میکنه که به آینده، با چشمی پرامید نگاه کنن و هرگز از کوبیده شدن در خانه‌شان توسط شتر بخت مایوس نباشن!!

طبق معمول، هیچکدوم از کامنتها نتونست حدس بزنه که چه اتفاق خوشی افتاده که این شوریده‌ی پریشیده (!) به این شدّت ذوق‌مرگ شده و داره از سرخوشی خودشو فرمت میکنه! این نشون میده که هنوووووووووز مونده که با روحیات به شدت لطیف و مهربانانه و خلمدنگانه‌ی این اخوی تیر به جیگر خورده‌تون آشنا بشین!!!

و حالا بریم سر اصل مطلب!

اگه خاطر شریفتون باشه، یه مسابقه‌ی بسیار پرهیجان و جذابی برگزار شد برای تفسیر این تصویر بسیار عجیب و غیرمترقّبه:


یادش بخیر! برنده‌ی اون مسابقه، مرحوم طهمورث‌خان بودن که چون وبلاگ نداشتن و خط و خبر دیگه‌ای ازش نداشتیم، دیگه اینجا پیداش نکردیم و پیدامون نکرد! روحش شاد!!

اگه یادتون باشه، هزاران و بلکه میلیونها نفر به این مسابقه هجوم آوردن و نظراتشون رو در مورد حرکت غیرورزشی و غیرمسئولانه‌ی اون دستی که علامت لایک رو نشون داده بیان کردن!
البته این نکته‌ی انحرافی و کنکوری ماجرا بود و یاروی شوریده‌ی شما با این ترفند، ذهن خیلیها رو از واقعیت قضیه منحرف کرد! [شکلک شیطون بلای دم‌بریده!!]
اصل قضیه این بود که این ضعیفه‌های ذلیل‌مرده، بر و بچ لژیونر جماعت ترشیدگان هستن که در کشورهای خارجکی (مثلا عربی!) نماینده‌ی شایسته‌ای برای ترشیدگان بودن و با این حرکت فرهنگی، خواستن به آقایان متذکر بشن که: نکنه یادتون رفته تا چهارتا زن حلاله؟!؟ بیل به کمرتون خورده یا خدای نکرده عیب و علّتی پیدا کردین؟! خوب خجالت بکشین دیگه! دست دراز کنین و مارو از توی کففففف بیرون بکشین تحفه‌ها! از خروس هم کمتر هستین یعنی؟!؟!
القصّه! خبر برگزاری این مسابقه‌ی هیجان انگیز در تمام دنیای ترشیدگان و شوریدگان پیچید و افکار عمومی خیلی زیادی به فکر رفع این مشکل و اجابت این ندای کمک‌طلبانه افتادن! NGOهای زیادی تشکیل شد و حتّی شنیده شده اعضای شورای امنیت سازمان ملل هم به طور افتخاری یک روز، چهارزنه شدن! از اون طرف سرکار خانوم کاترین اشتون هم در اقدامی نمادین، به اتفاق سرکار هیلاری بانوی کلینتون و بی‌بی آنگلای مرکل و کاندولیزا‌آغای رایس یه شب -ببخشید!- یه روز قرار گذاشتن و همگی چارنفری در یک روز به یاد موندنی، به سر زنده‌یاد نلسون ماندلای عزیز ریختن و تجربه‌ی چهارهمسری رو به ایشون چشوندن! (پژوهشگران، ارتباط مرگ زودهنگام آن فقید از دست رفته را با این حرکت فرهنگی کاملا رد کرده‌اند! فکر بد نکنید یه وقت!)
حالا، اصل اصل اصل خبر این که: این جنبش فرهنگی - اجتماعی بالاخره کار خودش رو کرد!
یکی از شوریدگان نیکوکار و انسان‌دوست به نام میلتون امیلی، با دلاوری فراوان و از جان گذشتگی بسیار، 33 رأس گاو بی‌زبان رو خرج کرد تا این حرکت قهرمانانه‌ رو انجام بده!



...
...
اما به قول یارو گفتنی، خطر از راه به در شدن! لطفا شوریده‌ها و ترشیده‌هایی که ناراحتی قلبی (یا قبلی!) داشته و ممکنه دهنشون (و ایضاً جای دیگشون!) آب بیفته، این تصویر بعدی رو نبینن!!!
...
....
.....
......
.......
........
......
....
...
..
.
..
...
....
.....
......
.......
........
.........
.......
.....
...
..
.



البتهرسانه‌های معاند و قلم به دستان مزدورادعا کردن که این آقا میلتون، سه سالی هست که داره مقدمات این جفت‌گیری -ببخشید!- ازدواج دسته‌جمعی رو فراهم میکنه! ولی بر همگان واضح و مبرهن است که این حرف، شرّ و ورّی بیش نیست و عامل ایجاد این انگیزه، چیزی نبوده جز برکات وبلوگ داغون شده‌ی جوونمرگ شده‌ی درپیت ما!!

  • یارو گفتنی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی