یادداشت‌های یک پسر شوریده

من شما را دوست دارم

یادداشت‌های یک پسر شوریده

من شما را دوست دارم

یادداشت‌های یک پسر شوریده

دامن شادی چو غم آسان نمی‌آید به دست
پسته را خون می‌شود دل، تا لبی خندان کند ...

آخرین مطالب

عطر عمومی

سه شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۶:۴۰ ب.ظ
یادداشت‌های یک پسر شوریده - عطر عمومی
 

هوای آسانسور محلّ کار که روزی چندبار سوارش میشم بوی خاصّی داره؛ تصوّر کنید مخلوط بوی آهن و عرق تن و واکس کفش و چیزهای دیگه که بوی چندان خوشایندی نیست و هرروز باید چند دقیقه‌ای توی اون فضا تنفّس کنم!

یه بار که توش تنها بودم، یک آن یه چیزی به ذهنم رسید؛ شیشه‌ی عطرم رو درآوردم و چند قطره‌ش رو ریختم روی انگشتم و مالوندم روی قاب چراغ آسانسور -که داغه و زودتر عطر رو تبخیر و منتشر می‌کنه- و از آسانسور خارج شدم.

***

از اون روز به بعد، آسانسور دیگه بوی بد نمیده! هر وقت سوارش میشم، بوی خوش تمام سینه‌م رو پر میکنه و البتّه هر روز، یه رایحه‌ی متفاوت با روز قبلی ...

 

  • یارو گفتنی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی