یادداشت‌های یک پسر شوریده

من شما را دوست دارم

یادداشت‌های یک پسر شوریده

من شما را دوست دارم

یادداشت‌های یک پسر شوریده

دامن شادی چو غم آسان نمی‌آید به دست
پسته را خون می‌شود دل، تا لبی خندان کند ...

آخرین مطالب

زوربال!

يكشنبه, ۲ آذر ۱۳۹۳، ۰۲:۲۴ ب.ظ
یادداشت‌های یک پسر شوریده - زوربال!

 

یه هفته نوبت من بود و یه هفته نوبت داداشم (که دو سالی ازم کوچیکتره) که با پول توجیبی‌مون یه توپ پلاستیکی از این گورخری‌های خوشگل بخریم و بعدش تا جون داریم اونقدر دنبالش بدویم و توی سرش بکوبیم تا عاقبت جرررر بخوره و از شرّ ما راحت بشه!

http://nabup.ir/images/ft8kr6tsnramanyfji2.jpg

معمولاً هر هفته توپ نو رو با توپ پاره‌ی قبلی روکش می‌کردیم تا محکمتر بشه، ولی چون جفتمون یه خرده لندهور تشریف داشتیم(!) همون توپ روکش‌شده هم زااااررررت جر می‌خورد و باز دعوای ما دو تا سر این که تقصیر کی بود شروع می‌شد و بعدش انتظار کُشنده تا اول هفته‌ی بعد که مستمری هفتگی رو از بابا بگیریم و باز همون آش و همون کاسه!

یه روز که با حسرت به توپ‌های پاره‌ -که توی کپه‌ی ضایعات پلاستیکی کنار حیاط، منتظر اومدن نمکی بودن- نگاه می‌کردم، یهو یه نقشه‌ای به ذهنم زد! زودی از توی آشپزخونه یه چاقو برداشتم و شکم یکی از توپهایی که پارگی کمتری داشت رو با دقت اندازه‌ی دو بند انگشت وا کردم! بعد با نایلون‌های پاره و ضایعات پلاستیکی تا جایی که تونستم داخلشو پُر کردم! چند تا لگد زدم تا دوباره جا باز کنه و بعد باز هم تا خرخره پُرش کردم از آت و آشغال پلاستیکی و وقتی کاملاً پُر شد، یه توپ پاره‌ی دیگه رو طوری که طرف سالمش روی پارگی توپ زیری باشه کشیدم روش و یه توپ پربــــاد ولی سنگین و نَپّر(!) درست شد!

توپه اونقدر سنگین شده بود که محکمترین لگدی که بهش میزدم، نهایتاً تا 5-6 متر اونورتر می‌افتاد! داداش که اومد و یه کم با توپه بازی کردیم، دیدیم اینطوری نمیشه! پس دست به کار شدیم و قوانین فوتبال رو به این شرح متحوّل کردیم تا بشه با این توپ هم یه جوری بازی کرد!

1. توپه خیلی سنگین بود و اگه قرار بود فقط با پا شوتش کنیم، مُچ پامون نفله می‌شد! پس مقرّر شد از این به بعد گرفتن و پرتاب توپ با دست هم آزاد باشه!

2. از اونجا که وقتی بازی با دست آزاده، دیگه تکل و دریبل و ... معنی نداره، پس بازیکن مجاز هست که برای گرفتن توپ از حریف، متوسّل به زور بشه!

تبصره 1: توسل به زور عبارت است از: گرفتن و کشیدن دست و پا، هل دادن، مشت زدن، گرفتن و چرخاندن گردن و... به هر نحوی که حریف مجبور به رها کردن توپ بشود!

تبصره 2: استفاده از حرکات غیر ورزشی برای توسل به زور ممنوع است! حرکاتی مانند: کشیدن گوش، گاز گرفتن، ناخن کشیدن و نیشگون گرفتن، فرو کردن انگشت در دهان و بینی و چشم و چال طرف، پایین کشیدن شلوار(!) و ...

3. دروازه، خطیه به طول یک و نیم متر، مادام که توپ دستت باشه و تند تند توپ رو از خط دروازه عبور بدی، تند تند گل محسوب میشه! تا وقتی که حریف بیاد و به هر بدبختی شده توپ رو از دستت بگیره! (این قانون باعث شده بود که گاهی نتیجه‌ی یه بازی نیمساعته مثلا 89 - 34 بشه!)

4. جِر زنی و «به مامان میگم» و لوس بازی و گریه و ... هم نداریم! هرکی از این کارا بکنه، صد هیچ باخته!

چون به نظرمون رسید که قوانین کاملاً متحوّل شده، حیفمون اومد که اساساً اسم بازی رو هم عوض نکنیم! پس اسمشو گذاشتیم«زوربال»و مدّتها از خرید توپ نو بی‌نیاز شدیم و شاد و خوش و خرّم، با همون توپهای پاره پوره‌ی آکنده از آت و آشغال بازی می‌کردیم و همدیگه رو تیکه تیکه می‌کردیم و اونقدرررر کتک‌کاری می‌کردیم که حسابی پوستمون برای کتکهای مامان و بابا کلفت بشه!

********

بعدها که بزرگتر شدم، فهمیدم که آمریکایی‌های نامرد از روی بازی ما تقلّب کردن و با دستکاری قوانین مترقّی (!) زوربال،این بازی مزخرف و مسخرهرو درست کردن!

 

پس‌نوشت: برای شفای عاجل و کامل «حبیب ِ بهار» دعا کنین... (کامنتهای پُست قبلی رو ببینین)

 

  • یارو گفتنی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی