عطر عمومی
سه شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۶:۴۰ ب.ظ
یادداشتهای یک پسر شوریده - عطر عمومی
هوای آسانسور محلّ کار که روزی چندبار سوارش میشم بوی خاصّی داره؛ تصوّر کنید مخلوط بوی آهن و عرق تن و واکس کفش و چیزهای دیگه که بوی چندان خوشایندی نیست و هرروز باید چند دقیقهای توی اون فضا تنفّس کنم!
یه بار که توش تنها بودم، یک آن یه چیزی به ذهنم رسید؛ شیشهی عطرم رو درآوردم و چند قطرهش رو ریختم روی انگشتم و مالوندم روی قاب چراغ آسانسور -که داغه و زودتر عطر رو تبخیر و منتشر میکنه- و از آسانسور خارج شدم.
***
از اون روز به بعد، آسانسور دیگه بوی بد نمیده! هر وقت سوارش میشم، بوی خوش تمام سینهم رو پر میکنه و البتّه هر روز، یه رایحهی متفاوت با روز قبلی ...
- ۹۳/۰۲/۱۶